این روزهــــایم به تظاهـ ـر می گــذرد . .
تظاهـر به بی تفـ ـاوتی،
تظاهــر به بی خیـ ـالـی،
به اینــکه دیگـــر هیچ چیـــز
مهـ ــم نیـــست ..
امـا ...
چه سخـ ـت می کاهـد از جــ ـانـم این "نمــایــ ـش"
ادامه...
مثل کبریت کشیدن در باد،،،،،،
زندگی دشوار است!!!من خلاف جهت آب شنا کردن را،،،،،
مثل یک معجزه باور دارم!!!!!
آخرین دانه کبریتم رامیکشم در این باد،،،،
هرچه باداباد!!!!
مثل کبریت کشیدن در باد،،،،،،
زندگی دشوار است!!!من خلاف جهت آب شنا کردن را،،،،،
مثل یک معجزه باور دارم!!!!!
آخرین دانه کبریتم رامیکشم در این باد،،،،
هرچه باداباد!!!!
¤سهـــــراب ســـپــــهری¤
هـر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من ، اینجا چراغی روشنه
اینجا یکی از حس شب احساس وحشت میکنه
هر روز از فکر سقوط با کوه صحبت میکنه