دردهایم را لایک کردند و گفتند زیبا بود! نمیدانستم مگر درد هم زیبا میشود؟ هی رفیق مجازی من... نوشته هایم دست خودم نیست دلم مینویسد و من... فقط نگاه می کنم. به عبور روزهایم و دغدغه های فراموش شده ام... شاید آرام تــر می شدم فقــط و فقـــط ... اگر میفهمیدی... حرفهایم به همین راحتی که می خوانی نوشته نشده اند!!!
دلتنگم...........دلتنگم...........برای تمامی آرزوهایی که فاسد شدند...... برای تمامی جوانیم......برای عمری که ناخواسته میگذرد........برای تمامی عزیزانم که ناخواسته ازپیشم سفر کردند ودرخاک سرد آرمیدند.......برای تن هایی که تنهایند.....که روحشان تنهاست.........دلتنگم....... دلتنگ کسی که دوستش دارم وحتی به اندازه نیم نگاهی سهم من نمیشود......... دلتنگم برای خودم که فقط به ظاهر زنده ام......
در این روزهای پر تپش و پر التهاب، هر ثانیه انگار قلبی است در سینه ساعت... که می تپد به شوق دیدن تو!
ضربانی اگر هست-آری- به شوق با تو بودن است!
لحظه ای که شوقی برای تپش ندارد، مرده است انگار بدون تو!
زمانی که تمام لحظه ها-بدون تو- بمیرند، نه تنها لحظه ای، ساعتی، روزی و شاید سالی مرده... بلکه انسانی مرده است!!!
انسانی که تمام هستی اش را گره زده به بودن تو... به عشق تو...
آری! زنی هست که تمام هستی اش را گره زده به بودن تو...
زنی که در هوای عاشقی، تو را نفس می کشد!
Ziba bod
درونم غوغاست ...
ساده میشکنم ...
با یک تلنگر کوچک ...
.
.
.
این گونه نبودم ....
این گونه شدم !!!
مطالب غمناکی بود مرسی.ببخش دیر بهت سر زدم
Slm.noproblem
سلام حال من خوب نیست دغدغه ای داشتم که دیگر نیست
برگشته ام با اندوه هزار سال تاریک
Slm...?!