گـــــاهی نـــــه گریـــــه آرامت می کنــــد
و نـــــــــــه خنــــــــده
نــــــــه فریـــــــــاد آرامــت می کنــــــــد
نـــــــه سکــــــــوت
آنجـــــاست کـــــه بـــا چشمانی خیس
رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی
خدایــــــا
تنهـــــا تــــو را دارم
تنهـــــــایم مگـــــــذار
به خودت این فرصت را بده تا بگویی:
«مرا ببخش»،
«متاسفم»،
«خواهش میکنم»،
«ممنونم»
و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن.
هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری.
خودت را مجبور به بیان آنها کن.به دوستان و همهء آنهایی که دوستشان داری،بگو چقدر برایت اهمیت دارند
.اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود...
گابریل گارسیا مارکز
میگویند تنهایی پوست آدم را کلفت میکند
میگویند عشق دل آدم را نازک میکند
میگویند درد آدم را پیر میکند
آدمها خیلی چیزها میگویند ،
و من، امروز
کرگدن دلنازکی هستم که پیر شده است !
بلاتکیلف یعنی من
وقتی مشق هر شبم
نوشتن از عشق کسی است
که نه می گوید برو
و نه ماندنم را می خواهد
کاظم خوشخو
خاطرات روزهای با تورا
چطور فراموش کنم؟
وقتی خود من
یکی از خاطرات آن روزهایم
کاظم خوشخو
بعضی آدمها را نمی شود ، داشت ..
فقط می شود یک جور خاصی دوست شان داشت ..
بعضی آدمها ، اصلاً برای این نیستند که برای تو باشند ..
یا تو برای آنها !
اصلاً به آخرش فکر نمی کنی
آنها برای این هستند که دوست شان بداری ..
آن هم نه دوست داشتن معمولی ،نه حتی عشق ..
یک جور خاصی دوست داشتن ، که اصلاً هم کم نیست ..
این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم در کنج دلت تا ابد
یک جور خاص دوست داشته خواهند شد ...
مثل تو
از تنهایی خسته شده ام از رسیدن، نا امید از تو، دلسرد دلم به هیچ چیزی خوش نیست اما چرا نمی توانم عاشقت نباشم؟
نقطه ی اوج داستان جایی بود که تو گفتی نه و مردی که فکر می کرد شخصیت اصلی داستان است برای همیشه سیاهی لشکر ماند
روزهایم بی تو شب می شود
شب هایم بی تو روز و این چرخه ی تکراری فیلم بلند هفته هایم شده تو هم چه خوب نبودنت را بازی می کنی کسی که در هیچ پلانی حاضر نمی شود و نقش اصلی تمام سکانس ها است
پرنده ای درونم اوج می گیرد برای سقوط ؛ اگر تو درخت امن من نباشی
در عمیق ترین نقطه ی دریا غرق شده ام و از آن پایین تو را می بینم که مثل شهابی از آسمانم عبور می کنی و من هر چه بیشتر آرزویت می کنم بیشتر غرق می شوم