خانه عناوین مطالب تماس با من

قایق کاغذی مرا خیس نکنید

قایق کاغذی مرا خیس نکنید

درباره من

این روزهــــایم به تظاهـ ـر می گــذرد . . تظاهـر به بی تفـ ـاوتی، تظاهــر به بی خیـ ـالـی، به اینــکه دیگـــر هیچ چیـــز مهـ ــم نیـــست .. امـا ... چه سخـ ـت می کاهـد از جــ ـانـم این "نمــایــ ـش" ادامه...

روزانه‌ها

همه
  • جرعه ی وصال
  • عشق رویایی
  • تمام نا تمام من با تو تمام میشود
  • نتهای خاموش
  • عاشقونه
  • یک مرد
  • حوض نقاشی
  • آبجی جونم
  • غزل عشق راضی جونم
  • نمیدونم

دسته‌ها

  • عاشقانه 163
  • دوستانه 23
  • روزنوشت 8
  • تنهایی 69
  • دلتنگی 20
  • سکوت 4
  • دوست داشتن 17
  • جاده 2
  • تولد 1
  • شرح در تصویر 5
  • برای جوجو 35
  • هوای ابری،های مورد علایمان 2

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • آخر یکــــ روز
  • درده تنهایی
  • دوست مجازیه من....
  • اولویت ...
  • لایق تو کسی نیست جز انکه ...
  • رنج...انتظار...نفس...
  • _نـداشتـن ِ تــو_
  • غُصّـــه نخــــور!
  • چشمـــان ِ تــو صـــــدف اسـت
  • دو وصـلــــــه ی نـاجـــــور
  • مـن دو جـــــا هستــــم
  • رُوی دستِ خدا، مانده‌ام.
  • قرص هایی که حال آدم را خوب میکنند..
  • گاهی آدم...
  • اردی بهشت

بایگانی

  • خرداد 1394 1
  • فروردین 1394 1
  • مرداد 1393 1
  • تیر 1393 2
  • خرداد 1393 9
  • اردیبهشت 1393 6
  • فروردین 1393 13
  • اسفند 1392 15
  • بهمن 1392 4
  • دی 1392 21
  • آذر 1392 9
  • آبان 1392 13
  • مهر 1392 3
  • شهریور 1392 24
  • مرداد 1392 7
  • خرداد 1392 9
  • اردیبهشت 1392 19
  • اسفند 1391 9
  • بهمن 1391 6
  • دی 1391 17
  • آذر 1391 19
  • آبان 1391 20
  • مهر 1391 3
  • شهریور 1391 11
  • مرداد 1391 4
  • تیر 1391 1
  • خرداد 1391 13
  • اردیبهشت 1391 17

آمار : 48755 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • تنهایی یکشنبه 29 دی‌ماه سال 1392 16:44
    تمام جهنم واقعی، در یک کلمه وجود دارد: تنهایی
  • گاهی چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 18:29
    گـــــاهی نـــــه گریـــــه آرامت می کنــــد و نـــــــــــه خنــــــــده نــــــــه فریـــــــــاد آرامــت می کنــــــــد نـــــــه سکــــــــوت آنجـــــاست کـــــه بـــا چشمانی خیس رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی خدایــــــا تنهـــــا تــــو را دارم تنهـــــــایم مگـــــــذار
  • اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود... چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 18:20
    به خودت این فرصت را بده تا بگویی : « مرا ببخش » ، « متاسفم » ، « خواهش میکنم » ، « ممنونم » و از تمام عبارات زیبا و مهربانی که بلدی استفاده کن . هیچکس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری . خودت را مجبور به بیان آنها کن . به دوستان و همه‌ء آنهایی که دوستشان داری،بگو چقدر برایت اهمیت...
  • قفس چشم های تو چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 17:58
    پرواز هیچ پرنده ای را حسرت نمی برم وقتی قفس، چشم های تو باشد
  • می‌گویند... چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1392 17:34
    می‌گویند تنهایی پوست آدم را کلفت می‌کند می‌گویند عشق دل آدم را نازک می‌کند می‌گویند درد آدم را پیر می‌کند آدم‌ها خیلی چیزها می‌گویند ،‌ و من،‌ امروز کرگدن دل‌نازکی هستم که پیر شده است !
  • بلاتکیلف دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 15:45
    بلاتکیلف یعنی من وقتی مشق هر شبم نوشتن از عشق کسی است که نه می گوید برو و نه ماندنم را می خواهد کاظم خوشخو
  • خاطرات روزهای با تو را دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 15:44
    خاطرات روزهای با تورا چطور فراموش کنم؟ وقتی خود من یکی از خاطرات آن روزهایم کاظم خوشخو
  • یا دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 15:07
  • یک............ دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 15:05
  • تو دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 14:55
    تو نیمه ی گمشده ی من نیستی تو همه ی گمشده ی منی
  • هر دو با هم دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 14:55
    نمی گویم شایسته ی پُر کردن تنهایی ات هستم دستت را به من بده تا هر دو با هم تنها باشیم
  • زلزله دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 14:54
    شبیه شهری شده ام این روزها که آوار کرده زلزله تمام هستی اش را
  • فرناز دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1392 14:47
    بعضی آدمها را نمی شود ، داشت .. فقط می شود یک جور خاصی دوست شان داشت .. بعضی آدمها ، اصلاً برای این نیستند که برای تو باشند .. یا تو برای آنها ! اصلاً به آخرش فکر نمی کنی آنها برای این هستند که دوست شان بداری .. آن هم نه دوست داشتن معمولی ،نه حتی عشق .. یک جور خاصی دوست داشتن ، که اصلاً هم کم نیست .. این آدم ها حتی...
  • دوئل پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 16:23
    برای نداشتنت با خودم دوئل می کنم یا می میرم یا می میرم
  • چرا نمی توانم عاشقت نباشم؟ پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 16:22
    از تنهایی خسته شده ام از رسیدن، نا امید از تو، دلسرد دلم به هیچ چیزی خوش نیست اما چرا نمی توانم عاشقت نباشم؟
  • نقطه ی اوج داستان پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 16:21
    نقطه ی اوج داستان جایی بود که تو گفتی نه و مردی که فکر می کرد شخصیت اصلی داستان است برای همیشه سیاهی لشکر ماند
  • تنهایی پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 18:51
    تنهایی را نمی توان تنهایی شکست داد
  • نقش اصلی تمام سکانس ها پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 18:49
    روزهایم بی تو شب می شود شب هایم بی تو روز و این چرخه ی تکراری فیلم بلند هفته هایم شده تو هم چه خوب نبودنت را بازی می کنی کسی که در هیچ پلانی حاضر نمی شود و نقش اصلی تمام سکانس ها است
  • درخت امن من پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 18:47
    پرنده ای درونم اوج می گیرد برای سقوط ؛ اگر تو درخت امن من نباشی
  • شهاب پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 18:46
    در عمیق ترین نقطه ی دریا غرق شده ام و از آن پایین تو را می بینم که مثل شهابی از آسمانم عبور می کنی و من هر چه بیشتر آرزویت می کنم بیشتر غرق می شوم
  • نمی دانی ... پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 18:43
    نمی دانی چه حال بدی دارم وقتی لبخندی دروغی به لب می آورم آن وقت همه می گویند چقدر شاد و سر زنده اید نمی دانی چقدر آرزو می کنم کودکی از جایی بیرون بپرد و بگوید این دیوانه را ببینید خنده هایش برهنه است
  • روزی ... پنج‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1392 18:34
    روزی با خودم فکر میکردم اگر غریبه ای را با او ببینم تمام شهر را به آتش میکشم اما الان حاضر نیستم کبریتی روشن کنم ببینم کجاست؟!!!
  • تو... چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 16:27
    خدا از رگ گردن، به من نزدیک تر است مثل تو که روی نقشه دو بندِ انگشت از من فاصله داری!
  • برادر چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 16:17
  • علی اصغر چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 16:16
  • دمش گرم... چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 16:14
  • عباس یادم داد... چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 16:13
  • یعقوب ندید ... چهارشنبه 22 آبان‌ماه سال 1392 16:11
    یعقوب ندید که یوسف را در چاه می اندازند، فقط لباس خونیش را دید. و پس از نابینایی، دیگر آن را هم ندید. می دانست زنده است، فقط دلتنگ بود. ندید که در بازار می فروشندش.. ندید کسی سنگ بزند... یا با خیزران... زینب اما دید... آنهایی را که یعقوب، فقط شنیده بود
  • چیزهای ساااااااااااده پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1392 23:21
  • غریبانه تر پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1392 23:12
    چه چیز در این جهان ، غریبانه تر از زنی است که خودش را و تنهایی اش را بغل میکند و می پوسد اما حاضر نیست دیگر کسی را دوست بدارد؟
  • 277
  • 1
  • 2
  • صفحه 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 10