پست ثابت

رویا شاه حسین زاده

 

می گذرد، حتی اگر امروز هم

این میز را، گردگیری نکنی

بیرون بزن

رها بکن

دلواپسی هایت را 

لطفا...

درست وقتی که ما

نگران چینی های گل سرخمان بودیم 

چیزهای زیادی 

شکسته است

 

 

 

 

 

تو هم

مثل من

پیر شده بودی،

اگر

خودت هم دیده بودی

چگونه می رفتی...

 

 

 

حسین منزوی

 

حتی اگر نمی ترسی 

از تاریکی و تنهایی،

تا بگریزی به آغوشم

ترسیدن را

بهانه کن ...

 

 

الیاس علوی

 

پیراهن سرخ به تو می آید؟

یا تو به پیراهن سرخ؟

شکوفه ها را باد باردار می کند؟

یا زیبائی تو؟

 

 

 

ایلهان برک

 

تو

فراموش شده ترین اتفاقی هستی،

که به یاد می آورم

 

 

 

قایقی خواهم ساخت...

 

پشت دریاها شهری ست که در آن،

پنجره ها رو به تجلی باز است 

 

 

 

 

مازیار منتظری تهرانی

 

گاهی دلم می خواهد

پشت تمام چراغ قرمزهای دنیا

بمانم و به تو فکر کنم

 

 

 

سعید آزاد

اینجا،

راه راستِ ما،

دایره ای بیش نیست

 

 

 

عادل دانتیسم

 

گاهی

چقدر

دلت برای 

یک خیال راحت

تنگ می شود...

 

 

 

ایرج جنتی عطایی

 

قفس بشکن که بیزارم 

از آب و دانه در زندان!

خوشا پرواز ما حتی،

به باغ خشک بی باران...

 

 

 

آنا گاوالدا

 

چقدر خوب است

که همیشه در زندگیتان

کسی را داشته باشید که

حتی در نبودنش هم

باعث لبخندتان شود!

 

 

 

صادق اسماعیلی الوند

 

خواب دیدم

پرنده ای شده ام لب پنجره ات

که از پشت شیشه صدایش را نمی شنوی

 

 

 

ازدمیر آصف

 

نه نگران بهشتم 

نه جهنم

هم خنده مادرم را دیده ام،

هم گریه اش را...

 

 

 

مریم ملک دار

 

وقتی می خندی؛

عشق

کوچکترین اتفاقی ست که می افتد...

 

 

 

جمال ثریا

 

من

در هر شهری که باشم،

آنجا پایتخت تنهایی است...

 

 

 

 کامران رسول زاده

 

لااقل بگو نمی خواهی برگردی

اینطوری تکلیف خودم را می دانم 

و باز

منتظرت می مانم

 

 

 

حامد ابراهیم پور

 

تنهایی مهربانم کرده است

شبیه سربازی که از روی برجک دیده بانی،

برای تک تبرانداز آن سوی مرز،

دست تکان می دهد...

 

 

 

فرامرز عرب عامری

 

آشوب جهان و جنگ دنیا به کنار

بحران ندیدن تو را من چه کنم؟!

 

 

 

وحید نجفی

 

یک خاطره دور فراموش شده

گاهی همه چیز را به هم می ریزد...

 

 

 

نفیسه بالی

 

سیگارهای بهمنش را دوست دارم

عطر بد پیراهنش را دوست دارم

گفتند: دیوانه ندیدی زن گرفته؟

دیوانه ام، حتی زنش را دوست دارم

 

 

 

شمس لنگرودی

 

می دانستم گریه چیست

خندیدن را 

تو به من هدیه کردی...

 

 

 

سیدمحمد مرکبیان

 

در من 

آن که ماند تویی

آن که رفت، من

 

 

 

سعدی

 

در دام غمت چو مرغ وحشی

می پیچم و سخت می شود دام!

 

 

 

سیدمهدی موسوی

 

دلخسته ام از شهر نامردی و رندی ها 

پایان خوبم باش! مثل فیلم هندی ها

 

 

 

کامران فریدی

 

حالا که رفته ای،

دلم برای تو بیشتر از خودم می سوزد

فکر می کنی کسی به اندازه ی من،

دوستت خواهد داشت؟

 

 

حسین منزوی

 

بی عشق زیستن را جز نیستی چه نام است؟

یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است!

 

 

 

ایلهان برک

 

هر دوی ما

یک نفر را تنها گذاشتیم

اول تو مرا

و سپس من 

خودم را

 

 

 

حسین منزوی

 

اگر باشی، محبت روزگاری تازه خواهد یافت

زمین، در گردشش با تو مداری تازه خواهد یافت

 

 

 

علیرضا آذر

 

گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم

به سرم می زند این مرتبه حتما بپرم