تمام شعرهای دنیا

یک رفتن هایی هست 

که تمام شعرهای دنیا را به پایش بریزی

برنمی گردد!

برای یک نفر که زودتر از اون چیزی که میگفت،رفت وتنهام گذاشت...

فاصلتون رو با آدما رعایت کنید

 

آدما یهو میزنن رو ترمز اونوقت شما مقصری


تنهایی

تمام جهنم واقعی،

در یک کلمه وجود دارد:

تنهایی

گاهی

گـــــاهی نـــــه گریـــــه آرامت می کنــــد

و نـــــــــــه خنــــــــده

نــــــــه فریـــــــــاد آرامــت می کنــــــــد

 نـــــــه سکــــــــوت

آنجـــــاست کـــــه بـــا چشمانی خیس

رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی

خدایــــــا 

تنهـــــا تــــو را دارم 

  تنهـــــــایم مگـــــــذار

می‌گویند...

می‌گویند تنهایی پوست آدم را کلفت می‌کند 

می‌گویند عشق دل آدم را نازک می‌کند

می‌گویند درد آدم را پیر می‌کند 

آدم‌ها خیلی چیزها می‌گویند ،‌

و من،‌ امروز

کرگدن دل‌نازکی هستم که پیر شده است !


بلاتکیلف

بلاتکیلف یعنی من

وقتی مشق هر شبم

نوشتن از عشق کسی است

که نه می گوید برو

و نه ماندنم را می خواهد

 

کاظم خوشخو

 

هر دو با هم

نمی گویم شایسته ی پُر کردن تنهایی ات هستم

دستت را به من بده

تا هر دو با هم تنها باشیم

زلزله

                                             شبیه شهری شده ام

این روزها

که آوار کرده زلزله

تمام هستی اش را

دوئل

برای نداشتنت

با خودم دوئل می کنم

یا می میرم

یا

می میرم

تنهایی

تنهایی را 

نمی توان 

تنهایی شکست داد

نقش اصلی تمام سکانس ها

روزهایم بی تو شب می شود

شب هایم بی تو روز

و این چرخه ی تکراری

فیلم بلند هفته هایم شده

تو هم چه خوب

نبودنت را بازی می کنی

کسی که در هیچ پلانی حاضر نمی شود و

نقش اصلی تمام سکانس ها است

نمی دانی ...

نمی دانی چه حال بدی دارم

وقتی لبخندی دروغی به لب می آورم

آن وقت همه می گویند

چقدر شاد و سر زنده اید

نمی دانی چقدر آرزو می کنم کودکی

از جایی بیرون بپرد و بگوید

این دیوانه را ببینید

خنده هایش برهنه است


روزی ...

روزی با خودم فکر میکردم

اگر غریبه ای را با او ببینم

تمام شهر را به آتش میکشم

اما الان حاضر نیستم

کبریتی روشن کنم ببینم کجاست؟!!!

غریبانه تر

چه چیز در این جهان ،

غریبانه تر از زنی است

که خودش را

 و تنهایی اش را بغل میکند

و می پوسد

اما حاضر نیست دیگر کسی را دوست بدارد؟

ﺟﻴﺒﻬﺎﻳﻢ

ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﻳﺦ ﮐﺮﺩ،
ﺩﻳﮕﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﺴﻰ ﺭﺍﻧﮕﻴﺮﻡ ...
ﺟﻴﺒﻬﺎﻳﻢ ﻣﺎﻧﺪﻧﻰ ﺗﺮﻧﺪ !!!!!

تنهایی

تنهایی
نامِ دیگر پاییز است،
هرچه عمیق‌تر
برگ‌ریزانِ خاطره‌هاتْ بیش‌تر

چیزی که نیست بهتر است...


از لیوان‌ها
به لیوان شکسته فکر می‌کنی
از آدمها
به کسی که از دست داده‌ای
به کسی که به دست نیاورده‌ای
همیشه

چیزی که نیست
بهتر است...

دچار یعنی تنها!‏


و فکر کن که چه تنهاست،
اگر که ماهی کوچک؛
دچار آبی دریای بی‏‏کران باشد...