تنهایی

ﺩﺭ ﻧــﺎﻧــﻮﺍﯾـــﯽ ﻫــﻢ ﺻـــﻒ"ﯾــﮏ ﺩﺍﻧـــﻪ ﺍی"هـــا ﺟــﺪﺍﺳـــــﺖ . . .

ﺍﺯ ﺟــﺬﺍﻡ ﻫــﻢ ﺑــﺪﺗــﺮ ﺍﺳــﺖ "ﺗﻨﻬﺎﯾـــــــــﯽ

مردن

مگر چند بار به دنیا آمده ایم


که این‌همه می‌میریم؟ !!

میروم به کجا

می روم...به کجا؟


نمی دانم ....حس بدی ست... بی مقصدی!

کاش نه باران بند می آمد... نه خیابان به انتها می رسید....

دلم تنگ است...

دلم تنگ است اما هنوز تو در آن جا می شوی ، چقدر ابعاد بودنت عجیب است

تلخ ترین حرف

تلخ ترین حرف : دوستت دارم اما ... ،شیرین ترین حرف : ... اما دوستت دارم

خوشبختی

معنای خوشبختی این است که دردنیاکسی هست که بی اعتنا به نتیجه،دوستت دارد

آمـار

بـه آمـار مـشـکـوکـم …


جـمـعـیـت دنـیـای مـن


سه نـفـر اسـت . . .

جدی ترین شوخی عمرم

روز اول شوخی شوخی جدی شد

شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود

جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو

بعضــی دردها

بعضــی دردها مثــل چایــی میــمونن

با گــذشت زمان سـرد میشن
ولی تلخیـش از بین نمیره

در کنج قفس

من به تنهایی یک چلچله در کنج قفس

بند بندوجودم همه درحسرت یک پروازند

من به پرواز نمی اندیشم* به تو می اندیشم

که تو زیباتر از اندیشه یک پروازی

تورا گم میکنم هرروز و پیدایت میکنم هرشب...

تورا گم میکنم هرروز و پیدایت میکنم هرشب

بدین سان خوابها را باتوزیبا میکنم هرشب

مرا  یک شب تحمل کنکه  تا باورکنی  جانا

چگونه با غرور خود مدارا میکنم هرشب

تمام سایه را میکشم در روزن مهتاب

حضورم را ز چشم خلق حاشا میکنم هرشب

دلم فریادمیخواهدولی درگوشه ای تنها

چه بی ازار با دیوار نجوا میکنم هرشب

به کجا دنبال مفهومی برای عشق میگردی

که من این واژه را تا صبح معنا میکنم هرشب

 

 

 

 

پاییز

نه بهار با هیچ اردیبهشتی
نه تابستان با هیچ شهریوری
و نه زمستان با هیچ اسفندی، اندازه پاییز به مذاق خیابان ها 
خوش نیامد،

پاییز مهـری دارد که بر دل هر خیابان می نشیند.

اگر دنیــــــا...

اگر دنیــــــا برعکس بود آدما عاشق نمی شدند

عاشقا آدم می شدند

یه موقع هایی تو زندگی..........

یه موقع هایی تو زندگی.... نه امیدی هست و نه شوقی برای فردا.

یه موقع هایی تو زندگی.....توان حرکت کردن از ما سلب میشه.

یه موقع هایی تو زندگی......فقط میخوای بخوابی تا درد بیهودگی را فراموش کنی.

یه موقع هایی تو زندگی....احساس میکنی دست از پا درازتر شدی.

یه موقع هایی تو زندگی..... احساس میکنی که دیگه قدرت و ابهت گذشته رو نداری.

یه موقع هایی تو زندگی....یادت میاد گذشته ها چقدر چالاک و سریع بودی اما حالا....

آره زندگی همینه! تلخی و تاریکی و تنهایی هم توی زندگی هست.

این ها مثل زمستون میمونند، زمستون هم جزء طبیعته. بدون زمستون بهار معنا نداره.

پس یادت باشه........ توی لحظات زمستونی، بهار رو به خاطر داشته باشی.

همونجوری که خاطره بهار در ذهن درخت جاری است.

آری زمستان رفتنی است بهار آمدنی است و فردا روز دیگری است.


دو خط موازی

استادمان با گچ در پشت تخته سیاه دو خط موازی کشید.

خط بالایی نگاهی به خط پایینی  انداخت وعاشق شد.

خط پایینی نگاهی به خط بالایی  انداخت و عاشق شد.

در همین حال  بود که استاد گفت:دو خط موازی هیچ گاه به هم نمی رسند.

نخ داخل شمع از شمع پرسید :

نخ داخل شمع از شمع پرسید :

چرا وقتی من می سوزم تو آب میشی؟

شمع جواب داد :

مگه میشه کسی که تو قلب منه بسوزه و من اشک نریزم؟!!!

شکسته و تنها

یه وقت هایى حس آخرین بیسکویت مونده تو بسته ساقه طلایی رو دارم !

شکسته و تنها ..

قهوه

http://www.lmada.com/vb/imgcache/2/28434lmada.gif

دل درد گرفته ام !

ازبس فنجان های قهوه را سر کشیدم و تو ته هیچ کدام نبودی..

ب...

  ب...
با رفتن تو من از خودم هم سیرم
با عقربـه ها، ثانیـه ها درگیــرم
مرگ آمده راه نفسـم را بستـه
وقتی چمدان بسته شود، می میرم

رفتن تو و چمدان در دستت

                                                            منبع:Pic & Poem

به دفترخاطراتم پناه میبرم تا...

به دفترخاطراتم پناه میبرم تا سردترین لحظات زندگیم را

در گور سرد خاطراتم دفن کنم. 

امشب میخواهم از دلی بگویم که

دیگرهیچ نقطه ای برای آغاز را نخواهد دید

و کرشمه ی   هیچ نگاهی تارهایش را به لرزه در نخواهد آورد.

امشب به خاطر سرآمد شومم سیاه پوش شده 

تمام هستی امشب تمام ستارگان و سیارات

سوگواری خود را با من سرمیدهند

امشب دیگر   هیچ آوازی برایم آرام بخش نیست.

دیگر حتی امشب رمق بیداری هم از دست رفته است

و من   درخت خاطراتت را از بیخ و بن ریشه کنان

بر زمین سرد بی احساس میکوبم تیر عشقت را

  آنچنان بیرون خواهم کشید که یا خواهم مرد

و یا آسوده خاطر خواهم شد.هر وقت خواستی با

  دسته گلی از نفرت بر گور سرد عشقی که داشتی بیا

و نفرین وار ناسزایش بگو.


4Mrs. Radmanesh